امروز جمعه 07 اردیبهشت 1403 http://athir.cloob24.com
0

اجازه تشکیل بانک های خصوصی جهت فعالیت در سیستم بانکی ایران بعد از انقلاب اسلامی در سال 1379 توسط بانک مرکزی ایران با هدف افزایش رقابت و بهبود خدمات بانکی انجام گرفت. که این امر پس از یک فراگرد طولانی و پر مشقت عملی شدو تا سال 1384 تنها به 4 بانک اجازه فعالیت داده شد و 2 بانک خصوصی دیگر در این سال به سیستم بانکی ایران اضافه شدند. با توجه به عملکرد مناسب این بانک ها به سرعت در حال پیشرفت و افزایش سهم خود از بازار بانکی ایران بوده اند. به طوریکه بانک های خصوصی در حال حاضر در حدود 23% از مجموع سپرده ها را در اختیار دارند.(حمیدی صحنه،1387)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی دولت به دلایل گوناگون اعم از برکناری مدیران یا فرار سهامداران عمده در نظام بانکی و بروز جو بی اعتمادی در جامعه برای بازگشت اعتماد عمومی به سیستم بانکی ناچار به ملی کردن بانکها شد. در واقع دولت با تاسیس شورای عالی بانک ها اقدام به شکل دهی یک هیئت مدیره یکسان برای همه بانک ها کرد و تمامی آیین نامه ها، بخش نامه ها، دستورالعمل ها و حتی آیین نامه ی حقوق و دستمزد کارکنان توسط شورای عالی بانک ها تدوین می شدند بنابراین بانک ها با نام های گوناگون، فعالیت ها و تکالیف یکسانی را که توسط دولت تعریف شده بود عهده دار شدند، اما بنابر دلایلی از جمله:

1) سال ها پس از ملی شدن بانک های کشور با وجود تاثیرات غیر قابل انکار نظام بانکی در اجرای برنامه های اول و دوم توسعه، این نظام با درگیر شدن در تامین حجم کلان منابع مالی مورد نیاز دستگاه های دولتی، انجام خدمات دولتی، فعالیت در فضایی که سیاست های پولی همواره تابع سیاست های مالی دولت بوده است و از همه مهم تر، انحصار مطلق و باراز نوپا و جوان پول و سرمایه رسمی کشور، در عمل به بانک کارگزار دولت تبدیل شده و از آنجا که طبیعت انحصار موجب عدم رقابت و نهایتا کاهش کیفیت خدمات خواهد شد. لذا شاهد افت کلی خدمات پولی و مالی از سوی سیستم بانکی بودیم.

0

سلامتی انسان بر همه فعالیت های اجتماعی او اولویت دارد. هیچ شکی نیست که آدمی وظیفه دارد قبل از هر اقدام و تصمیمی از جسم و جان خود به عنوان امانتی که خداوند مهربان خلق کرده و در اختیار انسان قرار داده به نحو احسن نگهداری کند و از هر فعالیتی که سلامتی را خدشه دار می کند به شدت پرهیز نماید. مگر آن اقدام در راه خدا، دین و ارزش های والای اخلاقی باشد که حسابش جداست. الغرض! کرونا ویروس منحوسی است که جان انسان های بیشماری را گرفته است و کماکان تهدید بزرگی برای سلامتی جامعه ی بشری است.

به هر حال بعد از چندین ماه مبارزه نفس گیر با این ویروس در سراسر جهان اکنون واکسیناسیون عمومی آغاز گردیده و راه های درمان هر چند غیرقطعی برای آن کشف شده است و امیدواری فراوانی وجود دارد که ریشه ی آن قطع گردد. هر چند تا دستیابی به این نقطه هنوز فاصله زیادی وجود دارد. کرونا به سختی همه ی فعالیت های عادی و عمومی را مختل کرد و بسیاری از مسائل اجتماعی و اجتماعات مردمی را تحت تأثیر قرار داد و به اقتصاد جهانی زیان های فراوانی وارد کرد تا بعد از آزمون و خطاهای بسیار و آمار قابل توجه مرگ های ناشی از این اپیدمی با ایجاد تغییراتی بشر خودش را برای زندگی در شرایط کرونایی آماده کرده است.

در بین تمام عرصه هایی که از این همه گیری آسیب دیده اند حوزه ی آموزش همچون اقتصاد با بیشترین چالش و خسارت مواجه گردیده است. و هنوز هم این روند ادامه دارد. خصوصاً در کشورهایی مثل ایران که زیرساخت های فناوری و مبانی نظری برای برگزاری آموزش های مجازی در آن خیلی توسعه یافته نبوده و بسترهای لازم برای این کار فراهم نگردیده است این آسیب بسیار بیشتر به چشم آمد. امری که در مقاطع ابتدایی که هنوز دانش آموز با فرهنگ آموزش و قواعد مترتب برآن مأنوس نشده از حساسیت بسیار بیشتری برخوردار است.

حالا بعد از دو سال که از این بیماری می گذرد و زمزمه هایی مبنی بر بازگشایی مدارس و دانشگاه ها در کشور ظرف چند ماه آینده به گوش می رسد باید خود را آماده ی بازسازی و باز طراحی اساسی در فرآیندها و روش های آموزشی بکنیم. بخواهیم یا نخواهیم امروز بخش قابل توجهی از فرآیندهای آموزشی در بستر فضای مجازی تعریف گردیده است و رسانه ها و نرم افزاها نقش بسیار تعیین کننده ای در نظام های آموزشی پیدا کرده اند. حتی اگر کرونا هم نبود این مسأله هر چند کمی دیرتر اما به صورت قطعی اجباری می گردید.

حالا که این اتفاق سبب تحقق مجازی شدن بخش قابل توجهی از آموزش گردیده است ضرورت دارد طراحی نظام آموزش و پروش و آموزش عالی مورد بازنگری و بازطراحی اساسی قرار گیرد و مطالعات لازم جهت توسعه زیرساخت های مورد نیاز این فرایند تأمین گردد. نمی شود به بهانه مجازی شدن آموزش کیفیت و اثربخشی آن را نادیده گرفت و نظام کنترل، ارزیابی و سنجش توانایی های علمی دانش آموزان و دانشجویان به صورت صوری و ظاهری باشد.

حتی اگر کرونا به صورت قعطی ریشه کن شود بازهم ما فضای رسانه ای و مجازی را به عنوان ابزار و بستر مهمی در فرایندهای آموزشی پیش روی خود داریم که باید برای آن برنامه ریزی و اقدامات عملی مقتضی داشته باشیم. در غیر این صورت بخش مهمی از الزامات آموزشی که برای توسعه جامعه نیاز اس مختل می گردد. آموزش زیر بنای هر پیشرفت بشری است پس حساسیت و اهمیت آن هیچگاه نباید نادیده انگاشته شود.

منبع: هفته نامه نخست، چهارشنبه 13 مهر 1400، شماره 891

0

در بند اول چرخش هایِ تحول آفرین چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت «تقویت باور "ما می توانیم" به جای عدم اتکا به توانمندی های در دسترس»، بیان شده است. متأسفانه به دلیل عدم خودباوری، عدم اطمینان و یا حتی عدم توجه به توانمندی های داخلی و در دسترس عده ای همواره در فرایندهای مدیریتی «مرغ همسایه را غاز می دیدند» و در حالیکه آب در کوزه داشتند تشنه لب دور جهان می چرخیدند! این امر هم به صورت ویژه از حیث توجه به توان و استعداد سرمایه انسانی قابل تأمل است و هم به صورت عام در مورد تمامی قابلیت ها، امکانات و فرصت هایی که در دسترس مدیریت بوده و از آن غافل بوده اند مصداق دارد. هرچند متأسفانه در کل نظام اداری کشور این رفتار به وفور قابل مشاهده است اما در حوزه مدیریت شهری و نظام اداری شوراها در سال های قبل این فرهنگ بیشتر رواج یافته است که مدیران کمتر به مطالعه و تدوین وضع موجود و شناسایی و احصا قابلیت های در دسترس بپردازند. این اتفاق آسیب های فراوانی به همراه دارد؛ به عنوان مثال از یک سو هم سبب سرخوردگی سرمایه های انسانی سازمان می شود که انگیزه پیشرفت را از دست می دهند و هم از سوی دیگر سبب هرز استعدادها، فرصت ها و قابلیت های داخلی سیستم می گردد چرا که بسیاری از زمینه های پیشرفت ناشناخته هدر می روند و مدیریت حتی نسبت به کشف آن ها اقدامی نمی کند و فکر و برنامه ای هم ندارد. این که در ششمین دوره شورای اسلامی شهر در اولین بند از چرخش های تحول آفرین چشم انداز به این موضوع اشاره می شود پیام خوبی است که نشان از ایده ای ارزشمند دارد که می خواهد باور "ما می توانیم" را تقویت و به توانمندی های در دسترس اصالت ببخشد. اگر این مهم طی دوره چهار ساله شورای ششم عملی گردد می تواند زیرساختی مناسب در رویکرد مدیریت شهری باشد و سال ها منشأ افزایش بهره وری و ارتقا سطح عملکرد مطلوب سازمانی گردد. پرداختن به توانمندی های در دسترس نافی بهره مندی از منابع و منافع محیطی و یا خارج از سازمان نیست بلکه در واقع بیانگر نوعی درون زایی است که هم به دنبال بالفعل ساختن حداکثری قابلیت های درونی سیستم است و هم در حالتی رشد یافته و بالغ در عرصه مدیریت و سازمان از ظرفیت های خارجی نیز بهره می گیرد. باید بدانیم عرصه مدیریت در واقع امانتی است که بر اساس آن صاحبان تصمیم وظیفه دارند توانمندی های درونی سیستم را به شکوفایی برسانند و در ارتباط با عناصر و عوامل محیطی حداکثر منافع را برای سازمان و ذینفعان آن فراهم سازند.

منبع: روزنامه شهرآرا، یکشنبه 11 مهر 1400، شماره 3495

0

امروز برند دیگر مختص محصولات، شرکتها، افراد مشهور و ورزشکاران چند میلیاردی نیست. تمام کسانی که می خواهند باشند و مزیت رقابتی در محیط بازار داشته باشند نیاز به داشتن چشم انداز، برنامه و تاکتیک دارند و مداوم می بایست تمرینات لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده در برنامه ریزی ساخت پرسونال برند را انجام دهند. در تعریف برند شخصی معتبر اغلبِ این تعاریف اصیل و معتبر نبوده، و از نگاه بازاریابی (فروش) فردی نوشته شده‌اند. مفاهیم سنتی برندسازی شخصی بیشتر روی بازاریابی فردی، ایجاد تصویر ذهنی، فروش، بسته بندی، نمود بیرونی (ظاهر)، ترویج خود، و رسیدن به شهرت متمرکز شده است. برندسازی فردی چیزی ورای بازاریابی و ترویج شخصی است.

0

در بند پانزدهم چرخش هایِ تحول آفرین چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت «مدیریت علمی، جهادی و مردمی به جای مدیریت سلیقه ای، ایستا و اشرافی»، بیان شده است. چند سال قبل رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای اسلامی، شهردار، معاونین و شهرداران مناطق مختلف تهران تأکید کردند؛ «در اداره کلان شهر تهران و همچنین در اداره کشور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت یا همان روحیه مدیریت جهادی حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پیش رفت». فرهنگ مدیریت جهادی با مصرف‌گرایی، اشرافی‌گری و شیوه‌های تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایه‌داری است مغایرت دارد. تفکر سرمایه‌داری جامعه را به سمت مصرف‌گرایی و انحراف از مسیر آرمان‌های اخلاقی و عدالت سوق می دهد. این نکته ی مهمی است که در سطوح مدیریتی کشور در موارد بسیاری از آن غفلت شده است. مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به شرح زیر ارائه نمود:

0

با توسعه تکنولوژی و به وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی تلاش برای موفقیت در بازار رقابتی فضای مجازی افزایش یافته است. اینستاگرام بدون شک یکی از بهترین شبکه‌های اجتماعی در زمینه کسب و کار آنلاین است که پتانسیل بسیار بالایی برای افزایش فروش و کسب سود دارد. حضور پر قدرت در شبکه‌ اجتماعی اینستاگرام برای بسیاری از افراد به هدفی اساسی در بازاریابی دیجیتال مبدل شده است که به تمامی کسب و کار های مجازی کوچک و بزرگ برای حضور قوی‌ تر در دنیای دیجیتالی، جذب مشتریان و افزایش ترافیک فرصتی برابر اعطا می کند. داشتن یک استراتژی خوب در شبکه‌های اجتماعی برای بهبود، توسعه و رشد تجارت الکترونیکی، به خصوص فروشگاه‌ های آنلاین، اهمیت به سزایی دارد. اینستاگرام به دلیل موفقیت تجاری خود در سراسر جهان محبوبیت زیادی کسب کرده‌ است و وبسایت فروشگاهی شما می‌ تواند از این پتانسیل بهره ببرد. امروزه درصد قابل ‌توجهی از فعالیت ‌های تبلیغاتی از طریق بستر شبکه ‌های اجتماعی و به ویژه اینستاگرام و تلگرام صورت می ‌گیرد. و گنجاندن رسانه‌ های اجتماعی در استراتژی ‌های تجارت الکترونیک یک سازمان می ‌تواند بسیار سودمند باشد. چرا که این روش راهی موثر برای جذب علاقه طیف بزرگی از مخاطبان است که از رسانه‌ اینستاگرام استفاده می ‌کنند. کسب و کار مجاری شما می ‌تواند از این راه برای جذب مشتریان خود بهره ببرد.
اینستاگرام با گردآوری روش‌ های جذابی نظیر لایک و امکان ثبت نظر، مکالمه و ارتباط را تا حد زیادی آسان ساخته‌ است. از این رو، اشتراک گذاری اطلاعات از طریق رسانه ‌های اجتماعی به دلیل تاثیرگذاری زیادی که بر افراد در هنگام انتخاب محصولات و خدمات دارند، حایز اهمیت است. افزودن دکمه ‌های اشتراک ‌گذاری در وب سایتتان برای پلتفرم‌های اجتماعی نظیر لینکدین، فیس بوک و اینستاگرام به شما این امکان را می ‌دهد که بازدیدکنندگان سایت شما با تبلیغ و انتشار محتوای سایت، کسب‌ و کار شما را تبلیغ کرده و تعامل را ترویج دهند. شما می ‌توانید فعالیت‌ های تبلیغاتی را منحصرا بر روی بستر رسانه های اجتماعی و به ویژه اینستاگرام انجام دهید تا ترافیک بازدید فروشگاه اینترنتی خود را نیز ارتقا دهید.
مصرف کنندگان بسیاری در سراسر ایران سالانه میلیاردها تومان پول را از طریق رسانه ‌های اجتماعی در دسترس، برای خرید محصولات مورد نیازشان هزینه ‌می ‌کنند. طبق آماردر سال 2017، تقریبا نیمی از کاربران فیسبوک و اینستاگرام برای تحقیق در مورد محصولات یا خدماتی که به آن‌ ها علاقمند بودند، بر شبکه‌ های اجتماعی تکیه می ‌کردند. بیش از 70 % مشتریان برای خرید خود از اطلاعاتی که از فیسبوک و اینستاگرام جمع‌ آوری می‌ کنند، تصمیم می‌گیرند. و افزایش ترافیک به سایت‌ های فروشگاه اینترنتی از این راه، منجر به افزایش قابل ‌توجه فروش کالا ها و خدمات مختلف شده است.
حضور کسب و کارهای اینترنتی در رسانه ‌های ارتباط جمعی باید بخش بزرگی از بودجه بازاریابی کسب و کار شما باشد چرا که به شما راهی تضمین‌ شده برای ایجاد ارتباط با مخاطب هدفتان اهدا می کند. از اینستاگرام تا لینکدین، عملا راه ‌های نامحدودی برای تعامل، اشتراک گذاری اطلاعات و نیز بازاریابی محصولات و خدمات کسب و کار اینترنتی برای شما وجود دارد. حضور در اینستاگرام شما را قادر می سازد که با مشتریان جدید ارتباط برقرار کنید و با مشتریان سابق خود نیز در تماس باشید. آن ‌ها همچنین به شما این فرصت را می‌ دهند تا ایجاد آشنایی مخاطبان با برند خود را به روشی بهینه و راحت فراهم کنید. محتوای ارائه شده توسط شما در شبکه ‌های اجتماعی مثل تابلوی در ورودی یک فروشگاه یا یک پوستر بزرگ چشمگیر است. ژادو ارزش شبکه‌های اجتماعی را به خوبی می‌شناسد و کمک می‌کند در این بستر گسترده‌ رسانه‌های اجتماعی بیشتر دیده شوید.

پلتفرم ‌های تجاری برای بازاریابی دیجیتالی
یک جنبه مهم از رسانه‌ های اجتماعی این است که شما را به طور مستقیم به جایی می ‌برد که مشتریان شما در آنجا هستند. شما می ‌توانید از اینستاگرام استفاده کنید تا درک بهتری از مخاطبین خود به ‌دست آورید و این امر باعث می شود که شما فعالیت ‌هایی را طراحی کنید که متناسب با نیازهای آن ‌ها باشند. به علاوه شما قادر خواهید بود به موقع بازخورد آن‌ ها را ببینید و به سوالات آن‌ ها نیز پاسخ دهید. پروفایل شما در رسانه اینستاگرام می ‌تواند با علامت ‌های سنتی سردر یک فروشگاه مقایسه شود. و مشتریان شما نیز برای یافتن محصولات و خدمات به سایت‌ های اجتماعی متکی هستند صفحه‌ های منظم و مرتب و ارائه اطلاعات مفید، اولین تاثیر مثبت را برای کسب‌ و کار آنلاین شما ایجاد خواهند کرد.


روشهای ایجاد تعامل با مخاطب در اینستاگرام
برای اینکه بتوانید فعالیت موثری در اینستاگرام داشته و باصطلاح خوب بفروشید باید نکات مهمی را رعایت کنید. نکاتی که کمک می کند به شکلی حرفه ای و مداوم در معرض دید مخاطبان باشید و تعامل خوبی با آنها برقرار کنید:
• ارائه محتوای با کیفیت و مداوم از طریق تولید عکسهای با کیفیت و ویدئوهای جذاب
• استفاده از هشتگ های مرتبط بعنوان یکی از تکنیک های دیجیتال مارکتینگ
• انتشار استوری های جذاب و روزانه
• ایجاد تعامل از طریق سیستم پرسش و پاسخ در استوری یا لایو
• پرسش از کاربران و ترغیب به پاسخ دادن در کامنت
• برگزاری کمپین های تبلیغاتی همراه با قرعه کشی و جایزه
• تبلیغات در پیج های شناخته شده با دنبال کنندگان واقعی
• برگزاری کمپین های تبلیغاتی برای افزایش بازدید سایت

امروزه لازم است با روش‌های به روز بازاریابی اینترنتی و فروش در اینستاگرام آشنا شوید. با اجرای دقیق این روشها و پیروی از اصول حرفه ای می توانید مخاطبان زیادی را جذب پیج های کاری خود کنید. بی شک افزایش دنبال کنندگان واقعی فروش و سود کسب و کار شما را دگرگون می کند.

اهمیت محتواسازی در اینستاگرام برای فروش محصولات
تولید محتوا مهمترین و البته بهترین روش برای موفقیت در فروش آنلاین است. هیچ فرقی نمی کند فروشگاه آنلاین شما یک سایت اینترنتی باشد یا یک پیج اینستاگرامی، تولید محتوا می تواند عامل موفقیت شما در فروش باشد. تولید محتوا در اینستاگرام بیشتر مبتنی بر محتوای تصویری است. می دانیم که محتوا در زمینه های مختلف با شکل های گوناگونی ارائه می شود. به طور مثال در سایت های اینترنتی تولید محتوا بیشتر مبتنی متن و عکس است اما در یک شبکه اجتماعی چون اینستاگرام که ماهیت آن اشتراک گذاری فیلم و عکس است. تولید محتوای تصویری اهمیت و تاثیر بیشتری پیدا می‌کند. تولید محتوای استاندارد و مناسب یکی از روش های بازاریابی اینترنتی و دیجیتال مارکتینگ است. بنابراین توصیه می‌شود برای رونق کسب و کار خود در اینستاگرام حتما از مزایای محتواسازی حرفه‌ای بهره مند شوید تا به فروش بیشتر و در نتیجه کسب سود بیشتر برسید.


اهمیت تبلیغات در اینستاگرام برای جذب مخاطب و رشد فروش
تبلیغات نوعی سرمایه گذاری بلند مدت در کسب و کار و تجارت محسوب می شود. هرگز از هزینه کردن برای تبلیغات هراس نداشته باشید. در اینستاگرام مهمترین اصل بهتر و بیشتر دیده شدن برای جذب مخاطبین بیشتر است. این مسئله می تواند از طریق تولید محتوا و تبلیغ پیج صورت بگیرد.

0

مدیریت شهری و به معنای خاص شوراهای شهر و شهرداری ها به عنوان یکی از سازمان های اجتماعی بزرگ و اثرگذار، زمانی می توانند از موفقیت بیشتری برخوردار باشند که اعتماد شهروندان را به عنوان سرمایه اجتماعی و معنوی، کسب و از آن در مسیر اهداف سازمانی و توسعه شهری استفاده کنند. بررسی جوامع نشان می دهد که توجه به «اعتماد اجتماعی» ایده تازه‌ای نیست، بلکه یک جریان فکری در طول قرن های متمادی است که تا امروز ادامه داشته و توسعه یافته است. جامعه در عصر فرامدرن از ویژگی ‏های خاصی مانند آمیزه ‏گرایی، شدت وابستگی متقابل، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقش ‏ها، تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، ناشناختگی و تقویت گمنامی و غریبه بودن دربرابر محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی برخوردار است که مجموع این ویژگی ها مفهوم اعتماد اجتماعی و شیوه حصول آن را بسیار پیچیده کرده است. علاوه بر این در اداره شهرها شاهد رشد نوعی جهت‏ گیری فرهنگ ‏گرایانه در بستر جامعه هستیم که در خود نوعی چرخش از مفاهیم سخت(مانند عرصه های فنی و خدماتی) به مفاهیم نرم(مانند اعتماد و مشارکت اجتماعی) را به همراه دارد. بر همین اساس در دو دهه گذشته شاهد موج جدیدی از مباحث مربوط به اعتماد و اثرات آن در نظام مدیریت شهری هستیم. اعتماد اجتماعی برای مدیریت شهری از راه های متفاوتی حاصل می شود که مهم ترین آن ها عبارتند از:

0

اینترنت اشیاء (آی او تی) پدیده ی شگفت انگیز فناوری اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر است. الگوی هوشمندی که به کاربران یاری می رساند تا اشیا را به اینترنت متصل نموده و آن ها را کنترل و مدیریت نمایند. این فناوری مدرن قادر است که برای هر موجودی (انسان، حیوان و یا اشیا) قابلیت ارسال داده از طریق شبکه های ارتباطی، اعم از اینترنت یا اینترانت را فراهم آورد. امری که می تواند برای کارهایی آسان همچون؛ روشن کردن لامپ های یک بلوار شهری انجام پذیرد یا برای امور پیچیده ای همچون نظارت و کنترل زیر ساخت های شهری و ترافیک عمومی طراحی گردد. با توسعه مفاهیمِ نظری و عملی اینترنت اشیا شهرها وارد دوران جدیدی در حوزه هوشمندسازی گردیده اند. به بیان دیگر با توجه به منافع قابل توجه این پدیده ی مهم تکنولوژیکی در کاهش هزینه ها، تسهیل فرآیندها، ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان و خلاصه افزایش کیفی خدمات مدیریت شهری بسیاری از کشورها دریافته اند که می توانند با بهره گیری مناسب از فناوری های مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات در حوزه ی خدمات شهری ضمن سرویس دهی مناسب و مطلوب به شهروندان در مدیریت منابع و مصارف خود هوشمندانه تر عمل نمایند. اکنون فناوری های مربوط به اینترنت اشیا در برخی امور مدیریت شهری در کشور ما مورد استفاده قرار می گیرد. خصوصاً در برخی کلان شهرها بکارگیری مواردی همچون؛ ساختمان ها و پارکینگ های هوشمند، سیستم های نظارتی و حمل و نقل هوشمند، سیستم های کارآمد انرژی و مدیریت آب و برق هوشمند، چراغ های راهنمایی هوشمند در توسعه هوشمندسازی شهرها و ارائه خدمات با کیفیت مطلوب نقش ویژه ای داشته اند. مدیران شهری باید این مهم را دریبابند که اینترنت اشیا می تواند یک نوآوری در مناطق مختلف شهری برای توسعه شهرهای هوشمند باشد. امری که آرام آرام با ایجاد تغییراتی فناورانه در کنترل زیرساخت‌های فیزیکی، منابع اطلاعاتی و زیرساخت‌های اجتماعی ضمن اداره بهتر شهر و مدیریت زیرساخت‌ها سبب احیای شرایط مطلوب اقتصادی می گردد. ادغام اینترنت اشیا با محیط و شهر هوشمند فرصت های شگرف و بی سابقه ای را برای مدیران شهری به وجود آورده است و متقابلاً با چالش هایی نیز روبرو می باشد. خصوصاً در کشور ما که بسیاری از زیرساخت های آن فراهم نیست. به عنوان مثال هدف شهر هوشمند در بکارگیری اینترنت اشیا تحقق بخشیدن به یکپارچگی خدمات شهری است که به دلیل فقدان مدیریت واحد شهری تحقق آن برای شهرداری ها چالش بزرگی قلمداد می شود. ضرورت بهره گیری از سرمایه گذاری های کلان و بحث های مربوط به امنیت و حراست اطلاعاتی از دیگر چالش های قابل تأمل در این راستا است. اما مطالعات آینده پژوهی نشان می دهد که قطعاً برای هوشمندسازی شهرها نیاز جدی به بهره گیری حداکثری از این پدیده داریم که باید شوراهای شهر آن را بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند.

منبع: روزنامه شهرآرا، یکشنبه 7 شهریور 1400، شماره 3466

0

شاید بتوان در جامعه توسعه یافته و مبتنی بر نظام های نرم افزاری امروز «شهروندی» را پویاترین مفهوم اجتماعی تلقی نمود. واژه مهمی که مبنای عالی اداره امور انسانی و موقعیتی فعال است که بر حقوق، وظایف، تعهدات و مسئولیت ها دلالت دارد و توانایی انسان ها برای قضاوت در مورد زندگی شان را تصدیق می نماید. بر همین اساس بنیادی ترین ویژگی شهروندی «مشارکت و حضور فعالانه در نظام اجتماعی» می باشد که با تمسک به مجموعه حقوق، وظایف و تعهدات راهی برای توزیع و اداره عادلانه منابع از طریق تقسیم منافع و مسئولیت های زندگی اجتماعی ارائه می دهد. نظام مدیریت شهری با «توسعه مفهوم شهروندی فعال» علاوه بر بهره گیری از توان و استعداد عمومی برای توسعه شهر، سبب توانمندسازی افراد و اجتماعات نیز خواهد شد و فرآیند مشارکت را به عنوان امری ارزشمند و قابل اتکا تعریف می نماید که مصادیق بروز و ظهور آن بر اساس ایجاد انگیزه و تعهد در شهروندان و امکان مشارکت آن ها در برنامه ریزی، تصمیم سازی و ارائه خدمات عمومی تبیین می گردد. بر این اساس شهروندی فعال صرفاً به دنبال افزایش صرف مشارکت عمومی نیست بلکه فراتر از آن خواهان مشارکت هدفمند، متعهدانه و بر مبنای باور و علاقه عموم شهروندان در اداره شهر است. به بیان ساده تر پارلمان های شهری و شهرداری ها با مجموعه ای از برنامه ها و اقدامات بسترهای لازم جهت همراهی شهروندان در مدیریت شهری را فراهم می سازند تا از این طریق شهر به مکان زندگی پیشرفته، توسعه یافته و مطلوب تبدیل شود. حال سئوال اساسی اینجاست که شهروندی فعال چه اهمیت و نقشی در بهبود زندگی شهری دارد و چرا در نظام های توسعه یافته برای مدیریت شهری وظیفه مهم «توسعه شهروندی فعال» تعریف گریده است؟ مسلماً با توجه به تنوع خدمات و تکثر عرصه های فعالیت مدیریت شهری و گستره ی عظیم بحران های پیش بینی نشده در اداره شهر از قبیل؛ سیل، زلزله، آلودگی های زیست محیطی، مسائل مهم اجتماعی از قبیل وندالیسم و توسعه نامتوازن شهرها و همچنین محدودیت امکانات، منابع و فرصت های در اختیار سیستم مدیریت شهری، بدون شک فرآیند پیشرفت و توسعه شهر بدون مشارکت و کوشش همگانی محقق نخواهد شد. شهری در مسیر پیشرفت قرار خواهد گرفت که علاوه بر عناصر مدیریتی متخصص، کوشا و توانمند شهروندانی فعال، مشارکت جو، دارای هویت شهری و اثر گذار در تمامی عرصه های مالی، اجتماعی و توسعه ای داشته باشد. شهروندی که خود را صاحب شهر می داند و سهم خود را برای پیشرفت و توسعه شهر پرداخت می نماید.

منبع: روزنامه شهرآرا، دوشنبه، 4 مرداد 1400، شماره 3442

0

این روزها اعضای شوراهای اسلامی شهر در سراسر کشور بیشتر کلامشان رنگ گزارش عملکرد دارد و بوی خداحافظی می دهد. امری که کاملاً طبیعی است. به هر حال وقتی یک مجموعه ی مدیریتی می خواهد امور را به گروه دیگری تحویل دهد باید توصیف مناسبی از وضعیت موجود برای صاحبان اصلی امور که همانا مردم هستند داشته باشد و شفاف و صادقانه رسانه ها و آحاد جامعه را از چگونگی اوضاع با خبر کند. حالا این که چقدر گزارش هایی که ارائه می شود صحیح، به دور از اغراق و نگاه تبلیغاتی است هر چند در جای خود اهمیت دارد ولی موضوع این بحث نیست. غرض از بیان این مقدمه اشاره به این نکته است که تحویل عرصه گسترده ای از یک مجموعه ی مدیریتی به عنوان امانتی ارزشمند به گروه بعدی (که بر اساس روالی قانونی اختیارات را در دست می گیرند) کاری است مهم و جدی که باید طبق فرآیندی دقیق، علمی، اصولی، منطقی و مبتنی بر اسناد مثبته صورت پذیرد. هر چقدر فرآیند انتقال تجربیات، اسناد اداری و مالی، امور امانی و پیمانی و سایر موارد و مسائل مربوط به شهرداری ها با دقت بیشتر و طی فرآیندی تعریف شده و قابل قبول صورت پذیرد اشراف بر امور و اداره آن برای گروه جدید آسان تر، با هزینه های کمتر و با صرفه جویی قابل توجهی در زمان رخ خواهد داد. موضوع مهمی که در ارتباط با آن کاستی های فراوانی در نظام اداری کشور داریم. شاید غیر از چند فرم ساده که برای تحویل مدیریت در سازمان های ما (آن هم بیشتر از حیث مسائل مالی) تعریف گردیده است برای این امر مستندات جدی و هدایتگری نداشته باشیم. سئوال اساسی اینجاست که فرآیند تحویل مدیریت (حالا چه در حوزه مدیریت شهری و چه سایر حوزه های مدیریتی) چقدر زمان لازم دارد؟ چگونه باید صورت پذیرد؟ نقش ها و وظیفه های تحویل دهنده و تحویل گیرنده چیست؟ مستندسازی و تجربه نگاری باید چگونه و در چه زمینه هایی انجام شود؟ فهرست مهم ترین تهدیدها، فرصت ها، چالش ها، محدودیت ها و نقاط ضعف، قوت سیستم چیست؟ و خلاصه اینکه باید سرنخ تمامی مسائل و موارد برای دست اندرکاران تازه وارد مشخص و شفاف گردد. این وظیفه هر چند بسیار مهم و اساسی است و به عنوان آخرین مسئولیت هر مدیری مطرح است اما در کشور ما چندان به آن توجه نمی شود و یا مراحل آن به صورت کامل و اثرگذار طی نمی گردد. به نظر می رسد باید هر سازمان به اقتضای شرایط خود و چگونگی فرآیند انتصاب و جابجایی مدیرانش برای این امر مهم برنامه و محتوای علمی و کاربردی داشته باشد.

منبع: روزنامه شهرآرا، سه شنبه 15 تیر 1400، شماره 3427